اگر خواستگاری دارید که قبلا یک بار بر سر سفره عقد رفته یا قصد دارید با خانمی مطلقه ازدواج کنید، حتما به نکات زير توجه کرده و آنها را رعایت كنيد.
توجه به تمام معیارها و ملاکهای مورد نظر:
اولین نکته آن است که این ازدواج را مانند بقیه ازدواجها بدانید و فرد مقابل را به دقت با معیارها و ملاکهایی که برای همسر آیندهتان در نظر گرفتهاید، بسنجید. اگر فرد مقابل (فرد طلاق گرفته) معیارها و ملاکهای شما را داشت، در مرحله بعد در مورد ازدواج با او فکر کنید و جدیتر باشید. پر واضح است شخصی که با ملاکها و معیارهای اساسی و اصلی ذهن شما که همیشه در رابطه با انتخاب شریک زندگیتان داشتهاید، متفاوت است، نمیتواند فرد مورد نظر شما باشد.
تحقیق در مورد فرد مقابل: در تمامی ازدواجها لازم است که افراد در رابطه با شخص موردنظرشان برای ازدواج تحقیقات لازم را انجام دهند و از تمامی جوانب خانوادگی، شغلی، اجتماعی و رفتاری طرف مقابل آگاهی یابند. تحقیقات در رابطه با افرادی که یک بار جدا شدهاند نیز مانند سایر ازدواجها باید انجام شود، البته با دقت و ریزبینی بیشتر.
اجتناب از ترحم و دلسوزی: هرگز به دلیل ترحم و دلسوزی یا کمک به فرد مقابل تصمیم به ازدواج با وی نگیرید. چنین ازدواجهایی شاید به شما حس خوشایندی بدهد ولی کمکم و پس از برخورد با مشکلات زندگی، این حس دلسوزی یا کمک در شما از بین رفته و جای خود را به احساسهای منفی دیگر میدهد و همین احساسهای منفی پایهگذار اختلافات و درگیریهای آینده خواهد بود. به یاد داشته باشید که فرد مقابل را فقط و فقط به خاطر خودش و خصوصیات و ویژگیهایی که دارد برگزینید نه چیز دیگری.
اجتناب از سرکوب و سرزنش: اگر قصد انجام چنین ازدواجی را داشتید، فراموش نکنید هرگز نباید چه در دوران نامزدی و چه پس از آن در زندگی مشترک با دیدن کوچکترین عیب و ایراد و نقطه ضعفی از فرد مقابل او را سرزنش و تحقیر كنيد و مدام گوشزد كنيد که «حتما همسر قبلیات هم تو را به خاطر همین رفتارها رها کرده. خب، بنده خدا حق داشته»، «منم لطف کردم یا خامی کردم تو رو به عنوان همسر قبول کردم» و… . استفاده زن و مرد از مفاهیمی چون «سرزنش»، «سرکوب»، »منت» و… در همه زندگیها ممنوع است ولی در چنین ازدواجهایی نه تنها ممنوع است، بلکه جزء خطوط قرمز خطرناک نیز محسوب میشود.
سوءاستفاده از جایگاه و موقعیت فرد مقابل: گاهی برخی تنها به دلیل سوءاستفاده از جایگاه و موقعیت فرد مقابل حاضر به ازدواج با وی میشوند. مثلا آقا پسری به خواستگاری دخترخانمی میرود که تازه مطلقه شده است و از نظر مال و ثروت توانمند است یا میداند چون این دختر قبلا طلاق گرفته، خیلی راحت میتواند با وی ازدواج کند زیرا این دختر مانند دخترهای دیگر نیست و توقعش از زندگی و همسرش کمتر است.
زمانی که زن مطلقه و مرد مجرد باشد، قضیه را میتوان از 2 دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه مورد بررسی قرار داد. اول به نگاه بدبینانه در این زمینه میپردازیم.
بخش بدبینانه ماجرا!
زمانیکه یک مرد مجرد خواهان ازدواج با یک زن مطلقه میشود، شاید تفکرات زیر را در ذهنش بپروراند:
1- فکر میکند که ازدواج ساده و راحتی در پیش رو دارد! طبق یک انتظار عمومی، زنان مطلقه در ازدواج دومشان کمتوقعتر هستند، سازش بیشتری نشان میدهند و تمایل به ازدواجهای کمسر و صدا دارند که در آنها از مراسم پیدرپی و تشریفات خبری نیست.
2- زنان مطلقه انتظار مالی پایینتری دارند و در شرایطی که مهریه، هزینههای مراسم ازدواج، هزینههای تامین مسکن و درآمد برای پسرها یک دغدغه جدی است، زنان مطلقه با انتظارات پایینتر میتوانند گزینه خوبی باشند.
3- زنان مطلقه حامی ندارند. خانواده آنها به دلیل موقعیت فرزندشان تمایل دارند زندگی دوم دخترشان را حفظ کنند، پس در امور زندگیشان دخالت نمیکنند.
4- زنی که یک بار از همسرش جدا شده، بار دیگر هم ممکن است از همسرش جدا شود، پس اگر زندگی با او به بنبست رسید، دردسرهای کمتری برای طلاق خواهند داشت.
5- زنان مطلقه مهریه و حق و حقوق مالیشان را از همسر سابقشان دریافت کرده و تمکن مالی بیشتری دارند و میتوانند منبع حمایتی خوبی برای یک پسر مجرد باشند.
چه تصمیمی باید بگیریم؟
درباره این بخش بدبینانه و آسیبزای ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه باید بگوییم بهترین راهکار این است که قبل از ازدواج، زن سعی کند انگیزههای اصلی خواستگارش را دریابد. ازدواجی که صرفا به دلیل برخورداری از حمایت یک مرد صورت بگیرد، میتواند خطرناک باشد و چالشهای زندگی قبلی را برای یک زن تکرار کند بنابراین بهتر است کار را به کاردان بسپارید و با مشاورههای روانشناسی تکنفره و دونفره تصمیم نهایی خود را بگیرید.
بخش خوشبینانه ماجرا!
اما این ازدواجها بخش خوشبینانهای هم دارد.
۱ – زنان مطلقه به واسطه تجربههایی که در زندگی اول خود کسب کردهاند، توانایی مدیریت بهتری در روابط دارند. به همین دلیل نظر پسران مجرد را بیشتر جلب میکنند. این زنان مهارتهای خانهداری، ارتباط با اقوام، برخورد با همسر را دارند و دیگر نیازی نیست با شروع زندگی مشترک، به آزمون و خطا بپردازند.
۲ – زنان مطلقه زنانی هستند که در صورت داشتن یک زندگی آرام، قدر موقعیت را میدانند و برای بهتر شدن زندگی تلاش میکنند. آنها وضعیت بدتری را چشیدهاند و حاضر نیستند زندگی خوب امروزیشان را به سادگی از دست بدهند.
۳ – در کنار همه اینها به یاد داشته باشید، مطلقه بودن دلیلی برای انتخاب نشدن برای ازدواج نیست چرا که امروزه زنان جوان زیادی را میبینیم که شاید در دهه دوم یا اوایل دهه سوم زندگی خود باشند و با قابلیتهای برجسته و شان خانوادگی و اجتماعی بالا سابقه شکست را داشته باشند بنابراین از نگاه سنتی و قضاوت نادرست درباره این زنان فاصله بگیرید و بر اساس واقعیات موجود انتخاب کنید.
فاطمه عبادی مشاور خانواده:
با همسر سابق صحبت نکنید
در میان خواستگاران یک دختر مخصوصا کسانی که به نوعی وارد سن تاخیر ازدواج یا نزدیک به تجرد قطعی هستند، حضور مردانی که طلاق گرفتهاند یا همسر خود را از دست دادهاند، بیشتر به چشم میخورد. بیشتر این دختران در رابطه با انتخاب چنین مردانی دچار اضطراب و ترس بوده و از عواقب آن میترسند. آنها مدام نگران این موضوع هستند که نکند فرد مورد نظرشان برخلاف ظاهرش، مشکل خاصی داشته که همسر قبلی خود را طلاق داده و شاید سرنوشت مشابهی در ازدواج با این مردان برای آنها رقم بخورد. توجه به نکات زیر میتواند راهکارهای مناسبی را جلوی پای این دختران قرار دهد.
علت طلاق را دریابید
دانستن آنکه علت طلاق فرد چه بوده و چرا از همسر خود جدا شده تا حد زیادی نشان دهنده بسیاری از مسائل است که ممکن است برای آن دختر مهم باشد. بسیاری از این عوامل برای شما که به عنوان فرد انتخابی بعدی هستید، ممكن است صدق نکند، در نتیجه میتوان با دانستن این مسائل انتخاب درستی را انجام داد.
با همسر سابق وی صحبت نکنید!
اکثر اختلافات بین زوجین طلاق گرفته، حالت دعوا دارد و در دعوا منصفانه نظر دادن بسیار سخت است بنابراین برخلاف توصیههای رایج، صحبت با زن سابق مرد، راهحل مناسبی نیست و برای ایجاد شرایط یک انتخاب صحیح به دختران توصیه میشود که به مشاور مراجعه کنند تا بر اساس شرایطی که فرد داشته دست به انتخاب صحیح بزنند.
مطلقهها با هم، مجردها با هم؟
بررسی را در قالب 2گروه ( گروه اول: یک طرف مجرد – یک طرف مطلقه / گروه دوم: هر دو طرف مطلقه) انجام داده و در هر بخش به بیان محاسن و معایب میپردازد:
یک طرف مجرد – یک طرف مطلقه
محاسن ازدواج زمانی که یک طرف ماجرا مجرد و طرف دیگر مطلقه است ( فارغ از جنسیت) میتواند شامل موارد زیر باشد:
– وجود کسب تجربه در زندگی مشترک (مثلا مرد به واسطه تجربه از زندگی مشترک قبلی میتواند اکنون به ایفای نقش بهتری بپردازد.)
– آشنایی بیشتر افراد با خواستههای عاطفی- روانی طرف مقابل و بهتر برطرف کردن نیازهای روانی او.
– کسب تجربه و آشنایی بیشتر نسبت به انجام مراسم و مناسکهای موجود در فرهنگ ایرانی (که در صورت بیاطلاعی خود میتواند زمينهساز اختلاف بین زوجهای جوان و بیتجربه باشد.)
– تلاش بیشتر فرد برای جلوگیری از برخوردها و پیشگیری از تکرار تجربه تلخ گذشته
این ازدواجها میتواند معایبی هم داشته باشد:
– احتمال وجود توقع بالای خودآگاه یاناخوآگاه از همسر فعلی به دلیل تجربیات گذشته
– احتمال قیاس کردن همسر قبلی با همسر فعلی به شکل منفی
– احتمال عدم قطع ارتباط با همسر قبلی و ادامه آن. گاهی این ارتباط میتواند در قالب ارتباط ذهنی و فکری باشد نه حتی به صورت واقعی اما گاهی هنوز هم ارتباط به صورت واقعی وجود دارد که قطعا مورد پسند همسر فعلی نیست.
– امکان عدم تسویه حساب حسی و عاطفی با همسر قبلی ( اگر این تسویهحساب اتفاق نیفتاده باشد ممکن است فرد با یادآوری خاطرات گذشته سبب آزار خود و طرف مقابل شود.)
– آسان شدن موضوع طلاق برای فرد و خارج شدن از ذهن فرد به عنوان یک تابو. در این ازدواجها معمولا فرد در صورت برخورد و بروز مشکلات جدی با فرد جدید، احتمالا راحتتر به جدایی فکر میکند.
محاسن ازدواج زمانی که هر دو فرد مطلقه هستند:
– وجود تجربه زندگی مشترک و عدم ناپختگی در این زمینه و درک بهتر از شرایط زندگی مشترک و همسر فعلی
– شناخت نسبی بیشتر از جنسیت روانی و نیازهای جنس مخالف
– تلاش برای پیشگیری از تکرار اشتباههاي گذشته
– تعهد و تلاش بیشتر برای حفظ و مراقبت از رابطه و پیشگیری از جدایی
– تمایل بیشتر خانوادهها برای آشنایی بیشتر این دو فرد با یکدیگر و ایجاد زمینه مناسب برای انتخابی دقیقتر (چون هر دو فرد یک تجربه ناموفق را پشت سر گذاشتهاند بنابراین خانوادهها برای جلوگیری از تکرار آن، معمولا کمی راحتتر با موضوع آشنایی قبل از ازدواج برخورد میکنند تا فرد با شخص مورد نظرش ارتباطی معقول و مناسب داشته باشد و بتواند به این شناخت برسد که آیا این شخص فرد مناسب زندگی اوست یا خیر!)
و اما معایب این ازدواجها
– وجود توقع بالا و شاید انتظارات زیاد از همسر فعلی
– قیاس با رابطه قبلی در ابعاد مختلف و رسیدن به یأس و ناامیدی و بن بست در صورت برآورده نشدن خواستههای مهم
– ادامه ارتباط ذهنی- فکری یا واقعی با همسر قبلی یا خانواده وی که از جانب همسر فعلی قابل پذیرش نبوده و موجبات اختلاف را فراهم میکند.
چه باید کرد؟!
ابتدا باید به این موضوع اشاره کرد که به واسطه وجود تفاوتهای فردی میان انسانها و تفاوت در دیدگاهها و باورهای آنها محاسن و معایب مذکور در رابطه با همه ارتباطات مصداق ندارد و هر رابطهای برای خودش مختصاتی دارد که نیاز به بررسی را حتمی میکند. مجموعه آنچه که در این مطلب آورده شده، از موارد عمومی چنین ازدواجهایی است، اما آنچه در این میان حائز اهمیت بوده و باید اصلاح شود، وجود یک دیدگاه قالبی در جامعه است. بر اساس این دیدگاه ،ازدواج فرد مطلقه با فرد مجرد درست نبوده و حتما همسر بعدی وی باید یک مطلقه باشد. این دیدگاه نادرست است چرا که در مقوله ازدواج، فاکتورهای متعددی دخیل هستند و صرفا نمیتوان به دلیل آنکه فرد، سابقه ازدواج قبلی دارد از تمام گزینههای مثبت او چشمپوشی کرد و وی را گزینه نامناسبی دانست. در این زمینه نظر و دیدگاه شخص مجرد در انتخاب فرد مطلقه مهم است و وی باید به دنبال کشف تفاوتها و شباهتها باشد.محمود هندی پور مراجعه به یک مشاور باتجربه و متبحر در زمینه ازدواج را برای تمامی این افراد امری ضروری و مهم میداند ،چرا که با انجام مصاحبه تخصصی و گرفتن تست سازگاری و شخصیت از این افراد، بسیاری از نکات در زمینه کیفیت رابطه و شکل تداوم آن برای آنها روشن میشود. همچنین وی معتقد است ازدواجی که بر پایه انتخاب صحیح و آگاهانه باشد، فارغ از مجرد یا مطلقه بودن میتواند سرانجام خوشایندی را برای هر دو نفر به ارمغان آورد.
مجله سیب سبز