مطالعات اخیر نشان داده که پسرها در برخورد با انواع خاصی از مسائل (مانند امتحانات هجایی یا جدول کلمات) تنها از یک طرف مغزشان استفاده میکنند، در حالیکه دخترها از هر دو طرف استفاده میکنند.
مغز یک نوزاد در رحم بسیار سریع رشد میکند و طی یک یا دو ماه از چند سلول، به پیچیدهترین ساختار طبیعت تبدیل میشود و در ادامه جنین در ششمین ماه بارداری تواناییهای مهمی کسب می کند که همگی تحت کنترل مغز او هستند. در هنگام تولد، مغز نوزاد هنوز به طور کامل شکل نگرفته است و تنها به اندازه یک سوم اندازه واقعی رشد کرده است زیرا مدت زیادی طول میکشد تا مغز کامل شده و به شکل تکامل یافته خود دست یابد.
سپس در سال اول تولد، تراکم سیناپسهایی(سیناپس به محل اتصال سلولهای عصبی گفته می شود) که در مغز ایجاد میشود به سرعت افزایش یافته و همان فرآیندی که قبل از تولد آغاز شده است ادامه مییابد. ولی در حدود ده ماهگی میزان افزایش سیناپسها متوقف شده و از یک سالگی تا پایان عمر ثابت می ماند.
از همان اوایل، تفاوتهای جنسیتی در مغز نوزادی که هنوز متولد نشده است، مشهود است. یکی از این تفاوتها آن است که قسمتهای راست و چپ مغز در پسرها ارتباطات کمتری به نسبت دختران پیدا می کند.
بنابر همین تفاوتها، مطالعات اخیر نشان داده که پسرها در برخورد با انواع خاصی از مسائل (مانند امتحانات هجایی یا جدول کلمات) تنها از یک طرف مغزشان استفاده میکنند، در حالیکه دخترها از هر دو طرف استفاده میکنند.
نیمه راست مغز همچنان که رشد میکند، سعی میکند ارتباطاتی با نیمه چپ مغز برقرار کند اما در پسران(البته در دوران کودکی) نیمه چپ آمادگی ایجاد ارتباطات را ندارد و لذا این “اتصالات” صورت نمیگیرد و در عوض سلولها به نیمه راست، یعنی جایی که از آن آمدهاند، باز میگردند لذا اتصالات در نیمه راست مغز غنیتر صورت گرفته و همین وضعیت باعث موفقیت پسران در حل مسایل ریاضی (در زمان تحلیل ، بررسی و حل مسایل ریاضی نیمکره راست مغز بیشترین فعالیت را دارد) است.
از طرف دیگر در دختران ارتباط بین دو نیمکره با موفقیت بیشتری برقرار شده و لذا باعث میشود که تواناییهای کلامی دختران بسیار بالاتر باشد.
دختران در سالهای اولیه مدرسه در مقایسه با پسران هوشبهر بیشتری دارند و نمرات بهتری را میآورند ولی در دوران دبیرستان و دانشگاه این تفاوت ها کاهش مییابد.
در ۷-۶ سالگی، هنگامیکه کودکان آموزش جدی را شروع میکنند، از آنجا که در این سنین پسران(به طور مقطعی) از لحاظ ذهنی بین ۱۲- ۶ ماه عقبتر از دختران هستند، “هماهنگی حرکتی ظریف” (مانند نگهداشتن مداد یا استفاده از قیچی) در آنها(پسران) دیرتر شکل میگیرد. مطابق با این مساله، اینکه پسران و دختران از ۵- ۴ سالگی به کودکستان بروند عالی است، زیرا آنها(هم دختران و هم پسران) توانایی اجتماعی را کسب میکنند اما به نظر میرسد که پسران بیشتر از دختران به این آموزشها نیازمند هستند و شاید لازم باشد بنا بر تشخیص والدین و یا مربی، کودکان پسر، مدت زمان بیشتری را در کودکستان سپری کنند .
● پسران با دختران متفاوتند
کسانیکه نیمه راست مغزشان پیشرفتهتر است (مانند پسران) از مزایایی نیز برخوردار هستند. پسران علاوه بر آنکه تواناییهای ریاضی بهتری دارند، اهل عمل نیز هستند و اگر با مشکلی برخورد کنند میخواهند آن را برطرف سازند و بنابراین خیلی زودتر از دختران دست به کار می شوند.
از آنجاییکه در پسران نیمه راست مغز هم احساسات و هم فعالیتها را کنترل میکند، بنابراین پسران به احتمال زیاد، زودتر وارد عمل میشوند. در حالیکه در دختران نیمکرههای مغز تخصصیتر کار میکند یعنی نیمکره راست مرکز فعالیتهای ریاضی و نیمکره چپ مرکز تکلم و بیان احساسات است . لذا پسران نیاز به تلاش بیشتری دارند تا به نیمکره چپ خود رجوع کنند و کلماتی برای توضیح احساسات، که در نیمکره راست مغز ثبت میکند، بیابند. در حالیکه دختران در این زمینه موفقترند و در بیان احساسات بسیار بهتر عمل میکنند.
بطور کلی مطالعات دقیق علمی نشان داده است که دختران در سالهای اولیه مدرسه در مقایسه با پسران هوشبهر بیشتری دارند و نمرات بهتری را میآورند ولی در دوران دبیرستان و دانشگاه این تفاوت ها کاهش مییابد.
دختران در استعداد کلامی برترند و پسرها در استعداد فضاییدختران و پسران به طور متوسط در قلمروهای مختلف هوشی الگوهای عملکرد متفاوتی دارند. در دوران کودکی، دختران در آزمون استاندارد شده توانایی کلامی بهتری نسبت به پسران دارند (خواندن، روانی کلامی، درک کلامی). در دوران دبستان دختران و پسران در حساب یکسان عمل میکنند ولی در دوران دبیرستان پسران در حساب و ریاضیات عملکرد بهتری نسبت به دختران دارند اما این تفاوت درمرحله دانشگاه کاهش می یابد.
اما ذکر این مطلب ضروری است که الگوهای موفقیت برای پسران و دختران (در زمینههای کلامی، غیرکلامی، ریاضی و…) وابسته به قالبهای فرهنگی است که بر اساس آن رفتار مناسب برای دختران و پسران تعیین میشود.
برای مثال کودکان ما از همان دوران کودکی میآموزند که خواندن، هنر، مهارتهای کلامی و … قالبهای زنانه است و مهارتهای مکانیکی، ورزش و ریاضی از لحاظ اجتماعی مردانه تلقی میشود لذا به نظر می رسد این تفاوتهای میان دو جنس، تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط فرهنگی جوامع نیز قرار گرفته است.
در انتهای باید عنوان شود که قطع نظر از نوع تبیینی که در مورد تفاوت دختران و پسران ارائه شده در حال حاضر ما میدانیم که تفاوتهای بارز و قطعی میان دختران و پسران در چند زمینه محدود وجود دارد. مثلا دختران در استعداد کلامی برترند و پسرها در استعداد فضایی. در عین حال توانایی محاسبات عددی اندکی در پسران پیشرفتهتر از دختران است و از طرف دیگر دختران در انجام حرکات ظریف و همچنین بین احساسات قویتر از پسران عمل می کنند. اما باید توجه داشت که تفاوتهای عنوان شده، غالباً مربوط به میانگینهای جمعیت است و برای قضاوت در مورد یک فرد خاص (یک دختر یا یک پسر) نباید به کار رود. زیرا ما دخترانی داریم که از لحاظ استعداد تجسم فضایی با قویترین پسران مقابله کرده و در عوض پسرانی داریم که در مهارتهای کلامی، از قویترین دختران پیشرفتهترند.
لذا هیچکس نمی تواند ادعا کند که توانایی ذهنی در دختران بالاتر است یا در پسران. بلکه میان این دو جنس تفاوتهایی وجود دارد و این تفاوتها ناشی از برتری یک جنس بر جنس دیگر نیست.
برخی از روانشناسان و کارشناسان مشهور در این زمینه معتقدند که اگر در زمینه تفاوت میان دختران و پسران سوال شود که “بین آنان چه تفاوتهایی وجود دارد و یا کدامیک بر دیگری برتری دارد؟”؛ باید در پاسخ جواب داد: “بین کدام دختر و کدام پسر؟”
مریم عطاریان
منابع تکمیلی
– احدی، حسن. بنی جمالی، شکوه. روانشناسی رشد کودک. انتشارات پردیس. ۱۳۷۹
– بیدالف، استیو. کلیدهای تربیت و رفتار با پسرها. اکرم قیطاسی(مترجم). انتشارات صابرین. ۱۳۸۷
– ماسن، هنری و همکاران. رشد و شخصیت کودک. مهشید یاسایی(مترجم). انتشارات ماد. ۱۳۸۲