خجالتی بودن هم یک بیماری است اما هر بیماری درمان دارد. به یک مهمانی دعوت شده ای، نمی دانی بروی یا نه. با اصرار دیگران می روی. وارد مهمانی که می شوی، احساس بدی به تو دست می دهد؛ قلبت تندتر می زند، دهانت خشک می شود، و نمی دانی چطور رفتار کنی. فکر می کنی اگر چیزی بگویی، مسخره به نظر می رسد. دوست داری هرچه زودتر مهمانی تمام شود، بالاخره مهمانی تمام می شود و تو حتی یک دوست جدید هم پیدا نکرده ای؛ فقط چون خجالتی هستی «خجالتی بودن» خصلتی است که اغلب ما کم و بیش گرفتار آنیم و سعی می کنیم تا بر آن غلبه کنیم.
● تعریف خجالتی بودن
خجالتی بودن یا همان چیزی که باعث می شود شما در ارتباط برقرارکردن با دیگران راحت نباشید، تنها یک احساس است؛ احساسی که تنها در درون شما وجود دارد و فقط خود شما آن را می فهمید. برخی مردم خجالتی بودن را با ترس از اجتماع یا بیماری فوبیا یکی می دانند، در حالی که این دو با هم فرق می کند. در بیماری ترس از اجتماع، فرد نسبت به تمام فعالیت های اجتماعی دچار ترس و نگرانی می شود، در صورتی که فرد خجالتی تنها درشرایطی خاص، نگرانی و اضطراب را تجربه می کند. خجالتی بودن نزد افراد، خانواده ها، جوامع و فرهنگ های مختلف، معانی متفاوتی دارد. به عبارتی، بعضی ها فرد کم رو را فردی ساکت، مؤدب و محترم، مطیع و حرف گوش کن می دانند. در برخی فرهنگ ها، خجالتی بودن را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت به حساب می آورند؛ درحالی که ممکن است این ویژگی را برای پسرها ناپسند بدانند. اما در واقع این ویژگی می تواند مانع رشد مطلوب شخصیت افراد شود و برای هر دو جنس پسر و دختر نامطلوب است و باعث ایجاد مشکلات زیادی به خصوص در بزرگسالی و زندگی های مشترک می شود.
● دلیل خجالت کشیدن چیست؟
عده ای از متحصصان معتقدند خجالتی بودن علاوه بر نحوه تربیت، زمینه ژنتیک نیز دارد. آنها تربیت درست و افزایش مهارت های زندگی در از بین رفتن این حس در افراد را بسیار موثر می دانند. بررسی ها نشان داده است آدم های خجالتی از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند و به خاطر همین موضوع، فکر می کنند اگر در یک جمع صحبت کنند، مورد تمسخر قرارمی گیرند یا کسی به صحبت های آنها توجه نمی کند. این دو عامل (اعتماد به نفس پایین و خجالتی بودن) به طور مداوم در حال تقویت یکدیگر هستند به طوری که اگر فرد به فکر برطرف کردن مشکل خود نباشد، در آینده مشکلات زیادی را تجربه خواهدکرد. همچنین برخلاف تصور همگانی که افراد خجالتی را افرادی درون گرا می دانند، بسیاری از افراد برون گرا هم خجالتی هستند. بسیاری از افراد مشهور مانند هنرمندان، بازیگران سینما، دانشمندان و حتی سیاستمداران هم خجالتی بوده یا هستند. این افراد وقتی در قالب شغل خود قرارمی گیرند، مطابق با آن ایفای نقش می کنند اما به محض آنکه به شرایط غیرشغلی برمی گردند، تبدیل می شوند به آدم هایی بسیار خجالتی و معذب.
● چند درصد مردم خجالتی هستند؟
تحقیقات نشان می دهد اکثر افراد در موقعیت های مختلف، کمی خجالتی می شوند. مثلا ۷۵درصد از مردم هنگام مواجهه با یک جمع غریبه و مقتدر که ملزم به پاسخگویی به سؤالات آنها نیز باشند، احساس خجالت می کنند. ۷۰ درصد از افراد هنگام حضور در جمع بزرگی از افراد غریبه، خجالتی برخورد می کنند. ۶۴ درصد افراد نیز هنگامی که با غیر همنوع رو به رو یا هم صحبت می شوند، دچار احساس خجالت می شوند. همچنین حس خجالت در ۵۸ درصد از افرادی که با جمعی دارای موقعیت اجتماعی یا تحصیلات بالاتر مواجه می شوند، به وجود می آید. می بینید؟ اگر شما هم خجالتی هستید، امیدوار باشید! چندان تنها نیستید.
● نشانه های خجالتی بودن
افزایش ضربان قلب، سرخ شدن صورت، اختلال در تنفس، تنش عضلانی، لرزیدن صدا یا تغییر در تن آن، لرزیدن دست ها و لب ها و عرق کردن شدید مهمترین علائم روان تنی خجالت است. اما علاوه بر این رفتارهای دیگری مانند فرارکردن از جمع غریبه ها، کم حرف بودن، عبوس بودن و کمتر لبخندزدن، عدم برقراری ارتباط بصری مستمر و طبیعی با دیگران، عدم برخورداری از روابط دوستانه، شخصیتی انفعالی داشتن، بیزاری از دعوت کردن و دعوت شدن به مهمانی ها و مجالس، تمایل به سر وکار داشتن بیشتر با کتاب و اشیا و لوازم مختلف به جای آدم ها، شنونده بودن، تأییدکردن هر چیزی بدون بحث و جدل در مورد آن، ترس از مخالفت با نظرات دیگران یا بیان نقطه نظرات خود، ترس دایمی از مورد تمسخر قرارگرفتن قبل از واردشدن به یک جمع نیز می تواند نشانگر شخصیت خجالتی باشد.
● راهکارهای عملی غلبه بر این مشکل
براساس شناختی که از علل بروز خجالت دارید، هرگز نباید درمان آن را در داروخانه ها و لابه لای اقدامات پزشکی و آرام بخش ها و تقویت کننده ها جست وجو کنید. اساس درمان بر تغییرات شناختی و اصلاح رفتاری و از یاد بردن رفتارهای مبتنی بر خودکم بینی استوار است و از روش های شناخت درمانی و تغییر در باورها و نظام ارزشی و افزایش مهارت های اجتماعی و توانایی های شغلی و حرفه ای و تحصیلی، پیروی می کند. براین اساس، چند روش عملی ذکر می شود؛ امید است مفید و مؤثر باشند.
نخست باید شناخت خود از توانایی ها، استعدادها و ویژگی های شخصیتی خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید. برای این کار، در برابر آینه ایستاده، جلوه های رفتاری خوشایند، حالات بدنی و برداشت های مثبتی را که از وضعیت ظاهری خود دارید، یادداشت کنید و روزی چند بار با صدای بلند بخوانید؛ مانند این جمله: «من خوش قامت هستم.» همچنین فهرستی از ده لغت یا عبارت را که بیان گر ویژگی های مثبت شخصیت شماست تهیه کنید و روزی چند بار آنها را در قالب جمله کاملی بخوانید؛ مثلا بگویید: «من باهوش هستم.»
معاشرت خود را با دیگران بیشتر کنید؛ از جمع های دوستانه کوچک شروع کنید، به سؤالات شان جواب دهید و از آنها درباره خودشان، آرزوهایشان، اهداف شان یا موضوعات دیگر سؤال کنید.
شناخت خود از جنس مخالف را تصحیح کنید. او نیز شخصی مانند شما و همه انسان های دیگر است؛ البته رعایت حیا و عفت در مقابل نامحرم، امری مطلوب و شایسته است و هیچ گاه شرم و حیا در مقابل نامحرم را مساوی با کم رویی و خجالت نگیرید.
صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید. اگر از حرف زدن در جمع می ترسید، در کلاس هایی که به همین منظور برگزار می شود، ثبت نام کنید.
قبل از شرکت در یک جمع یا مهمانی اطلاعاتی در مورد آن جمع به دست آورید و درباره چیزهایی که می خواهید یا می شود در آنجا مطرح کرد، فکر کنید.
هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلف های بی مورد نسازید و ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاص، هدفتان را بیان کنید. در فعالیت های آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید.
تا حد ممکن از انزوا و گوشه گیری دوری کنید. اگر چند نفری دوروبرتان هستند، کتاب خواندن را کنار بگذارید و سر صحبت را با آنها باز کنید.
با افراد فعال و پرتحرکی که احساس خجالت نمی کنند، بیشتر مأنوس باشید.
همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید و در جاهایی که کمتر احساس کم رویی می کنید و شبیه کلاس است، فعال تر باشید.
اگر به خاطر لهجه، صدا، بوی دهان یا نوع دندان هایتان از جمع گریزان هستید، حتماً در جهت اصلاح آنها چاره ای بیندیشید.
در جمع ها کاری کنید که کسل، خسته و بی حوصله به نظر نیایید. به یاد داشته باشید راه مقابله با خجالت این است که به چیزهای دیگری تمرکز کنید؛ مانند فکر کردن و تصور اینکه چطور می شود از اتفاقات اجتماعی لذت برد. از طرد شدن یا شکست خوردن، نترسید.
توقعتان را کم کنید. بنا نیست در پایان یک گفت وگو، شما افراد را کاملا مجذوب خود کرده باشید. همین که همه از هم صحبتی یکدیگر لذت برده باشید، کافی است. باور کنید!
هول نکنید. آدم های روبه روی شما هر چقدر هم که مهم باشند، آدم هستند؛ آنها هم معایب و مشکلات و ضعف های خودشان را دارند؛ عین شما! شاید هم مثل خود شما مشکل شما را دارند سعی می کنند کسی متوجه نشود چقدر خجالتی هستند!
کم رویی، تردید و دودلی هنگامی رخ می دهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می کنید. افکارتان را متوجه شخصی کنید که در حال گفت وگو با او هستید. در این حالت، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم طرف مقابل از توجه شما خوشحال خواهد بود.
همه چیز را به خودتان نگیرید. نباید هر چیزی مانند شوخی و طعنه را به عنوان توهین تلقی کنید. مردم اغلب چیزهایی را می گویند که هیچ مقصود و منظوری از آن ندارند؛ هرچند گاهی اوقات مردم نظرات نابجا و بی موردی می دهند؛ در این صورت، قاطعانه از خودتان دفاع کنید.
در عین حال اگر خجالتی بودن خیلی شما را آزار می دهد، به یک مشاور یا روان شناس مراجعه کنید.